سلام
« به قولی امعمره که نامش اسماء و دختر بشیر بن نعمان بود، به مصعب گفت: مختار، متقی و پاک و روزهدار بود. مصعب گفت: ای دشمن خدا تو هم او را ستایش میکنی؟ سپس دستور داد تا او را گردن زدند. وی نخستین زنی بود که دست بسته گردن زده شد.
به قول دیگری، وی در پاسخ مصعب که از او خواسته بود از مختار بیزاری بجوید، گفت: چگونه از مردی بیزاری جویم که میگفت خدا پروردگار من است و روزها روزهدار بود و شبها را نماز میخواند و در راه خدا و پیامبر او فداکاری می کرد و قاتلان دخترزاده پیغمبر صلیالله علیهوآلهوسلم و اصحاب او را کشت و دلها را شاد کرد؟
مصعب موضوع را به عبداللهبنزبیر اطلاع داد و او گفت: اگر ن مختار از عقیده خود برنگشتند، آنها را به قتل برسان. مصعب آنها را با شمشیر تهدید کرد. دختر سمره، امثابت، از عقیده خود برگشت و گفت: اگر در برابر شمشیر مرا به کفر بخوانی کافر میشوم و شهادت میدهم که مختار کافر بود، ولی دختر نعمان گفت: اینک که شهادت نصیب من شده است آن را رها نمیکنم، میمیرم و به بهشت میروم و به حضور پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و خاندان او میرسم. به خدا پسر ابوطالب علیهالسلام را رها نمیکنم و تابع پسر هند نمیشوم. خدایا شاهد باش که من پیرو پیغمبر تو و دخترزاده او و خاندان و شیعیان او هستم. پس او را گردن زدند.»
+ امعمره و امثابت ن مختار بودند که پس از شهادت مختار به دست مصعببنعبداللهبنزبیر اسیر شدند.
درباره این سایت