سلام

موقع رفتن سمت سامرا، یه زن و شوهر با دختر کوچیکشون  تو ون،کنار ما نشستن. مرد اصفهانی بود و تو حرفاش معلوم شد از خادمین یک موکب تو عمود ۹۹۰ هستش. یادمون افتاد که ما تو اون عمود ایستادیم و استراحت کردیم، البته تو یه موکب عراقی. همینطور که نشسته بودیم همسرم دو تا چلوخورشت قرمه سبزی آورد که یکیش رو دادیم خانمای عرب، یکیشم بچه ها خوردن. انقدر هوا گرم بود من نتونستم بخورم! اما بچه ها خیلی دوست داشتن، خصوصا که تو  ظرف یکبار مصرف نبود و کنارشم ترشی ریخته بودن.

خلاصه کاشف بعمل اومد که اهل قهدریجان از توابع اصفهانند و اون قرمه سبزی هم از موکب این عزیزان گرفتیم. فرصت رو غنیمت شمردم و سوالی که همش تو ذهنم بود از خانمشون پرسیدم.

همیشه برام سوال بود با اون وضعیت بی امکاناتی وسط جاده، این همه سبزی برای قرمه سبزی چطوری تهیه میشه که خراب نمیشه و به موقع هم میرسه! چون گفتن هر روز قرمه سبزی میدن.

خانمشون گفت ما از چنننند ماه قبل شروع می کنیم کم کم سبزی قرمه می گیریم، میشوریم، خرد می کنیم و بعد خشک می کنیم!!!! 

فکرم به خشک کردن نرسیده بود. و چقدر حسرت خوردم که دورم و نمی تونم برم بینشون بشینم و کمکشون کنم. چه سعادتی می خواد که چند ماه زودتر به فکر اربعین باشی اونم برای خدمت به زوار!



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرشام دکور تبلیغات الماس دانلود آهنگ AliMoosaei عشق نویس BTS & BP انواع تم تولد جديد Texmovie رنگین کمان