سلام
دیشب لکچرم رو دادم اما بر خلاف اونچه استاد می گفت" خوب بود!" اصلا از خودم راضی نبودم.
استاد معتقده که به خودت اطمینان نداری و آروم حرف میزنی، مطلب رو که بلدی باید صدات رو ببری بالا و بلند و رسا بیان کنی!
اما با اینکه تقریبا همه چیز رو گفتم، اصلا اون مدلی که دلم می خواست نشد. مرتب دهنم خشک میشد و افکارم بریشون شده بود و فقط سعی کردم جمعش کنم!
یه مشکل اینه که آزار دارم که کارای سخت انتخاب می کنم!
مثلا دفعه ی قبل که همه یه دونه کتاب معرفی کردن، من سه تا معرفی کردم!!!! یعنی در واقع تخفیف هم دادم و گرنه بیشتر مد نظرم بود :\
حالا هم برداشته بودم یکی از درس های تخصصی دانشگاه رو که یه ترم طول می کشه درس دادنش و معمولا بچه ها ( که تازه تو فضای بحث ها هم هستند!) با این درس مشکل داشتند و جزو دروس سختمون حساب میشد، به عنوان لکچرم انتخاب کردم
درس مصطلح الحدیث! که یه تعریف کلی از حدیث و علوم بیرامونش دادم و تعدادی از اصطلاحات حدیثی رو گفتم.
البته این انتخاب علت داشت.
دو سه مرتبه از هم کلاسی هام شنیده بودم که فقط تعداد کمی از احادیث که خیلییییی معروفن قابل اعتمادن!!! (منظورشون احادیث متواتر بود) و باقیش رو نمیشه بهشون اعتماد کرد و بر اساس این علمِ نداشته اشون! که معلوم نیست از کجا به خوردشون دادن، کلا فقه و اجتهاد رو زیر سوال می بردن.
اما چون مطلب سنگین بود و من حداکثر بیست دقیقه وقت داشتم، درست وقتی رسیدم سر اصل مطلب وقتم تموم شد! :(((( نمی دونم شاید خیری درش بود
فقط یادم رفت از دوستم ببرسم اصلا چیزی هم دستگیرشون شد یا نه؟!
+دعا کنیم برای هم
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان.
++گفتن که شب اول ماه مبارک خوبه که جوشن کبیر بخونیم و از خدا بخواهیم که از ما بگذره و باک وارد ماه مبارک بشیم ان شاء الله
درباره این سایت